عکسهایی از جنین

چند عکس از جنین انسان،
امیدوارم براتون جالب باشه:

جنین ۱۰ هفته ای :



چند تا عکس دیگه هم در ادامه مطلب هست:

ادامه نوشته

موفقیت همراه با نقطه ضعف

کودکی ده ساله که دست چپش به دلیل یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شدپدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد!استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاهها ببیند.در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد.بعد از شش ماه خبر رسید که یک ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار می شود.

استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط روی آن تک فن کار کرد.سر انجام مسابقات انجام شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان ، با آن تک فن همه حریفان خود را شکست دهد!سه ماه بعد کودک توانست در مسابقات بین باشگاهها نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود.

وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، کودک از استاد راز پیروزی اش را پرسید.استاد گفت: “دلیل پیروزی تو این بود که اولا به همان یک فن به خوبی مسلط بودی. ثانیا تنها امیدت همان یک فن بود و سوم اینکه تنها راه شناخته شده برای مقابله با این فن، گرفتن دست چپ حریف بود، که تو چنین دستی نداشتی!

یاد بگیر که در زندگی، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت استفاده کنی.راز موفقیت در زندگی، داشتن امکانات نیست، بلکه استفاده از “بی امکانی” به عنوان نقطه قوت است.

کمک !

کمک !

ازمیان جنگل انبوه می گذشتم که ناگهان چه دیده باشم خوب است؟
تک شاخی که شاخش به شاخه ی درختی گیر کرده بود.
تک شاخ داد می زد:(پیش از آنکه دیر شود لطفا یکی پیدا شود ! )
من فریاد زدم:(نجاتت می دهم )و او فریاد زد:(دست نگه دار !)
(اول بگو ببینم چقدر طول می کشد؟ خیلی درد دارد؟
مطمئنی که شاخم خط بر نمی دارد؟ کج نمی شود؟ نمی شکند؟
محکم می کشی یا یواش؟ مزدت چقدر می شود؟
همین حالا دست بکار می شوی یا صبح روز چهارشنبه؟
در این کار تجربه داری؟ وسایل لازم چطور؟
از دانشکده ی شاخ رها کنی مدرک گرفته ای یا نه؟
گیرم که شاخ مرا رها کردی من در عوض چکار کنم؟
تعهد می دهی درخت هیچ آسیبی نبیند؟
چشمهایم را ببندم یا باز باشد؟
باید بایستم یا نشسته خوب است؟
راستی جواز کار و بیمه هم داری؟
دستهایت را خوب شسته ای یا نه؟
وقتی رها شدم آنوقت چه؟
ضمانت می دهی که شاخم دوباره گیر نکند؟
چگونه؟ کی؟ کجا؟
به من بگو چرا...؟ )

فکر می کنم هنوز آنجا
با چشمهای گریان نشسته باشد.

                                              شل سیلور استاین

    

طوفان

سلام به همه ی همکلاسی های خوبم 

امیدوارم هر کجا هستید خوش و خرم باشید

بچه ها بندر هوا خوبه ابری با نم نم بارون، خیلی خوبه وخوش میگذره.

برید ادامه مطلب(جالبه)

ادامه نوشته

مواظب باش...

همیشه از همه نزدیکتر به ما سنگ است! نگاه کن همه نگاهها سنگ است و قلبها همه سنگ!چه سنگ بارانی،گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟خانه خدا هم سنگ است!
              ...............................................
مواظب افکارت باش که به گفتارت تبدیل میشود،مواظب گفتارت باش که به کردارت تبدیل میشود،مواظب کردارت باش که به عادتت تبدیل میشود،مواظب عادتت باش که به شخصیتت تبدیل میشود و مواظب شخصیتت باش که به سرنوشتت تبدیل میشود ،پس مواظب افکارت باش که سرنوشت تو را میسازند.

                  

او...

   

 بايد آفتاب شد. مانند او سوخت. با تمام وجود، و فقط براي رسيدن به او. بايد اين شد تا  آن شويم. آنقدر نور شويم، تا آفتاب گرديم و آنقدر بسوزيم، تا او شويم، هستي‌بخش و حيات  آفرين. كه اين خود اوست. هستييش از عشقش است و حياتش از وجودش. بايد آن شد تا اين  شويم.

 ما در آنيــم تا اين شويم

 

ما در اينيــم تا آن شويم

 بيا در اين و در آن شويم 

 

تا بـر اين و بـر آن كنيم

 
 
 برگرفته از پايگاه حيات انديشه
 عكس از امير حسين خورگويي
 

دزد ناشی

سلام به همه دوستان خوبم
اول از همه یه خسته نباشید میگم به خودم و بچه های کلاسمون
(بچه های گل  مامایی ۸۸) چون بالاخره امتحان آناتومی رو دادیم و
انشاءالله هم که همگی خوب داده باشیم.
امروز براتون یه داستان گذاشتم
از کتاب سانتاماریا نوشته سیدمهدی شجاعی که یه کم خلاصش کردم.
دوست دارم نظر شما رو راجع بهش بدونم مخصوصا آخرش:

دزد ناشی
وقتی از پشت پنجره داروخانه دیدم یک نفر با قفل ماشینم کلنجار می رود،ابتدا نزدیک بود فریاد بزنم:دزد!دزد!،ولی بعد فکر کردم خودم را به طرف ماشین برسانم وخفت طرف را بگیرم و حالش را جا بیاورم.پرشتاب به سمت ماشین دویدم،اما هنوز به چند قدمی ماشین نرسیده تصمیم گرفتم تمام تلاشم را برای حفظ آرامش به کار گیرم تا بتوانم دزد را بهتر گیر بیندازم.پس با خونسردی به سمت دزد پیش رفتم

برای خوندن بقیه داستان تشریف ببرید به ادامه مطلب!

ادامه نوشته