آيه «و جعلنا» بخوانید

گیر کرده بودند پشت خاکریز عراقی‌ها. قایق گشتی هر لحظه ‌نزدیکتر می‌‌شد. بد اوضاعی بود. بچه‌ها ‌پرسیدند: نظرت چيست؟ چه کار کنیم بهتر است؟ حاجی با آرامش همیشگی گفت: هیچی. آيه «و جعلنا» بخوانید. 

زمزمه غریبانه بچه‌ها آغاز شد. حاجی هم زیر لب زمزمه می‌‌کرد. قایق عراقی‌ها هر لحظه نزدیک و نزدیکتر می‌‌شد، به قدری که بالاخره لبه پلاستیکی اش گرفت به دست حاجی. لحظه سختی بود. حاجی همچنان داشت و جعلنا می‌‌خواند. پس از چند دقیقه قایق عراقی راهش را گرفت و رفت و نفس راحتی کشیدیم. 

____________
عطر بهشتی 

بوی عطر عجیبی داشت
نام عطر رو که می پرسیدیم جواب سر بالا می داد
شهید که شد توی وصیت نامه اش نوشته بود:
به خدا قسم هیچ وقت به خودم عطر نزدم
هر وقت خواستم معطر بشم از ته دل می گفتم:
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام

__________________
وقتی خاطرات شهدا می خونم ،فقط خجالت می کشم ...

دوستان از شهدا غافل نشید ...التماس دعای فرج و شهادت