هديه روز مادر مهري

بدون شرح!!

معناي گلها

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم
ادامه نوشته

دستها

 یک توپ بسکتبال تو دست من تقریباً 19 دلار می ارزه .
 یک توپ بسکتبال تو دست مایکل جوردن تقریباً 33 میلیون دلار
 می ارزه.
 بستگی داره تو دست کی باشه.

 یک توپ بیس بال تو دست من شاید 6 دلار بی ارزه.
 یک توپ بیس بال تو دست راجر کلمن 4.75 میلیون دلار می ارزه.
 بستگی داره تو دست کی
باشه.

 یک راکت تنیس تو دست من بدون استفاده است.
 یک راکت تنیس تو دست آندره آقاسی میلیونها می ارزه.
 بستگی داره تو دست کی باشه.

 یک عصا تو دست من می تونه یه سگ هار رو دور کنه.
 یک عصا تو دست موسی دریای بزرگ رو می شکافه.
 بستگی داره تو دست کی باشه.

 یک تیرکمون تو دست من یک اسباب بازی بچگانه است.
 یک تیرکمون تو دست داوود یک اسلحه قدرتمنده.
 بستگی داره تو دست کی باشه.

 دوتا ماهی و پنج تیکه نون تو دست من دوتا ساندویچ ماهی میشه.
 دوتا ماهی و پنج تیکه نون تو دستای عیسی هزاران نفر رو سیر میکنه.
 بستگی داره تو دست کی باشه.

 همونطور که می بینی، بستگی داره تو دست کی باشه.
 پس دلواپسی ها، نگرانی ها، ترس ها، امیدها، رویاها، خانواده 
 ونزدیکانت رو به دستان خدا بسپار چون...

 بستگی داره تو دست کی باشه...

          

 

مادرم! عاشقانه ترین غزلم!

مادر!

تو کتاب نامکتوب مرارت هایی، تو دیوان محبت هایی، تو ناب ترین واژه شعرخلوصی؛ تو بلندترین داستانِ حماسیِ ایثاری.
ای قصیده بلند عشق؛ ای عاشقانه ترین غزل؛ ای مثنوی رنج ها؛ تو بیت الغزل از خودگذشتگی هستی؛ تو قافیه احساس قلب منی؛ تو منظومه بلند فضیلت هایی تو بهترین بیت رباعی محبتی.
مادر، شعر وجود تو را، واژه واژه می نوشم و رعناترین غزال غزل هایم را به سویت روانه می کنم. دو بیتی های احساسم را همراه با شادمانه ترین ترانه فصل های زندگی ام، نثار دل بهاری ات می کنم.
ای بهترین شعر زندگی، روزت مبارک باد

مادر گلم روزت مبارک

هرچه فکر کردم جمله ای پیدا نکردم که در وصف تو بگویم که به وسعت مهربانی های تو باشد پس میگویم خدایی ترین واژه ها تقدیم تو باد ...

                                           " مادرم روزت مبارک  "

            

عاشقی بد دردیه!!!!!!!!!!!!!!!


عاشقی بد دردیه!!!!!


 

يه روزي آقاي کلاغ ، به قول بعضيا زاغ

رو دوچرخه پا مي‌زد ، رد شدش از دم باغ

پاي يک درخت رسيد ، صداي خوبي شنيد

نگاهي کرد به بالا ، صاحب صدا رو ديد

يه قناري بود قشنگ ، بال و پر ، پر آب و رنگ

وقتي جيک جيکو مي‌کرد ، آب مي‌کردش دل سنگ

قلب زاغ تکوني خورد ، قناري عقلشو برد

توي فکر قناري ، تا دو روز غذا نخورد

روز سوم کلاغه ،‌رفتش پيش قناري

گفتش عزيزم سلام ، اومدم خواستگاري!

نگاهي کرد قناري ، بالا و پايين، راست و چپ

پوزخندي زد به کلاغ ، گفتش که عجب! عجب

منقار من قلمي ، منقار تو بيست وجب

واسه جي زنت بشم؟ مغز من نکرده تب

کلاغه دلش شيکست ، ولي ديد يه راهي هست

براي سفر به شهر ، بار و بنديلش رو بست

يه مدت از کلاغه ، هيچ کجا خبر نبود

وقتي برگشت به خونه ، از نوکش اثر نبود

داده بود عمل کنن ، منقار درازشو

فکر کرد اين بار میخره ، قناريه نازشو

باز کلاغ دلش شيکست ، نگاه کرد به سر و دست

آره خب، سياه بودش! اينجوري بوده و هست

دوباره يه فکري کرد ، رنگ مو تهيه کرد

خودشو از سر تا پا ، رفت و کردش زرد زرد

رفتش و گفت: قناري! اومدم خواستگاري

شدم عينهو خودت ، بگو که دوسم داري

اخماي قناريه ، دوباره رتفش تو هم!

کله‌مو نگاه بکن ، گيسوهام پر پيچ و خم

موهاي روي سرت ، واي که هست خيلي کم

فردا روزي تاس مي‌شي! زندگي‌مون ميشه غم

کلاغ رفتش خونه نگاه کرد به آيينه

نکنه خدا جونم ! سرنوشت من اينه؟!

ولي نا اميد نشد ، رفت تو فکر کلاگيس

گذاشت اونو رو سرش ، تفي کرد با دو تا ليس

کلاه گيسه چسبيدش ، خيلي محکم و تميز

روي کله‌ي کلاغ ، نمي‌خورد حتي ليز

نگاه که خوب مي‌کنم ، مي‌بينم گردنتو

يه جورايي درازه ، نمي‌شم من زن تو

کلاغه رفتشو من ، نمي‌دونم چي جوري

وقتي اومدش ولي ، گردنش بود اينجوري

خجالت نمي‌کشي؟ واسه گوشتاي شيکم!؟

دوست دارم شوهر من ، باشه ژيمناست دست کم!

ديگه از فردا کلاغ ، حسابي رفت تو رژيم

مي‌کردش بدنسازي ، بارفيکس و دمبل و سيم

بعدش هم مي‌رفت تو پارک ، مي‌دوييد راهاي دور

آره اين کلاغ ما ،‌خيلي خيلي بود صبور

واسه ريختن عرق ، مي‌کردش طناب‌بازي

ولي از روند کار ، نبودش خيلي راضي

پا شدي رفتش به شهر ، دنبال دکتر خوب

دو هفته بستري شد ، که بشه يه تيکه چوب

قرصاي جور و واجور ، رژيماي رنگارنگ

تمرينهاي ورزشي ، لباساي کيپ تنگ

آخرش اومد رو فرم ، هيکل و وزن کلاغ

با هزار تا آرزو ، اومدش به سمت باغ

وقتي از دور ميومد ، شنيدش صداي ساز

تنبک و تنبور و دف ، شادي و رقص و آواز

دل زاغه هري ريخت ! نکنه قناريه؟

شايدم عروسي بازاي شکاريه!!

ديدش اي واي قناري ، پوشيده رخت عروس

يعني دامادش کيه؟ طاووسه يا که خروس؟

هي کي هست لابد تو تيپ ، حرف اولو مي‌زنه!

توي هيکل و صورت ،‌ صد برابر منه

کلاغه رفتشو ديد ، شوهر قناري رو

شوکه شد ، نمي‌دونست، چيز اصل کاري رو!

مي‌دونين مشکل کار ، از همون اول چي بود؟

کلاغه دوچرخه داشت ،‌صاحب bmw نبود

نتيجه اخلاقي: متاسفانه هيچ نتيجه‌اي که مبتني بر اصول اخلاقي باشه ، نمی‌شه از اين داستان استنتاج کرد.

نتيجه غيراخلاقي: هيچ‌وقت افراد ، علت واقعي که چرا شما رو نمي‌خوان ،‌بهتون نمي‌گن...

اصولا اين تيپ سوالات که: تو فقط بگو چرا نمي‌خواي؟ تو فقط بگو مشکل من چيه... هيچ‌وقت جواب درست و حسابي بهش داده نمي‌شه!

پس خودتونو خفه نکنين

نتيجه قابل درک براي عموم قشر متوسط العقل رو به پايين: BMW از دوچرخه بهتره!

نتيجه از پيش مشخص و معلوم براي قشر دامبول جامعه:

دوماد ما بايد شازده باشه ... عاشقونه دلو باخته باشه

واسه عروس دل نازک ما ... دو سه مليوني اندوخته باشه

نتيجه کاربردي براي حل معضل ازدواج: حتي‌المقدور از کسي خوشتون بياد که لااقل تو يک زمينه از شما معيوب‌تر باشه! تا احتمال ارائه جواب مثبت زياد شه!

- آقا اجازه! ما يکي رو سراغ داريم همه چيش از ما سره ، تازه جواب بله هم داده!

- خب اتفاقا همين نشون مي‌ده که ايشون هرچه‌قدر هم که از شما سر باشن، مغزشون از شما معيوب‌تره.



هر کدوم چه رنگی هستیم؟

سلام به بچه های گل مامایی ۸۸
داشتم تو اینترنت روانشناسی رنگها رو میخوندم که گفتم بیام و این پست رو بزنم:


به نظر شما بچه های کلاسمون هرکدوم چه رنگی هستن؟؟!


از تو یه سایت ویژگی بعضی از رنگها رو هم درآوردم که کمکتون بشه !!
دوست دارم نظراتتون رو بدونم.

قرمز: خوش قلب
صورتی: مورد علاقه ديگران
زرد: جوانی و شادابی
آبی: نظم، پشتكار
ارغوانی: رنگ عارفها و روانگران
قهوه ای: قابل اعتماد
نارنجی: صداقت
سبز: كنجكاوی
فيروزه ای: اسرارآميز
سياه: خوش ذوقی و ظرافت طبع